مسافرت پریا
پريا می خوام از مسافرت شمال ( محمودآباد ) برات بنويسم که چه کارهايي کردی . قبل از اينکه بريم خيلی خوشحال بودی مايوتو پوشيدی ببينی اندازت هست يا نه که خيلی خوشگل بود می گفتی بريم آب بازی با نی نی عمو حسن چون با دوستای بابا رفتيم عمو حسن و عمو جواد خلاصه رفتيم بين راه توی جنگل برای صبحانه که وايساديم همش می گفتی بريم آب دريا بريم آب دريا خلاصه راه افتاديم و رسيديم بعد از جابجا کردن وسايل رفتيم کنار ساحل اما چی بگم ازت که اعصاب برامون نذاشتی پاتو زمين نمی گذاشتی چون ماسه می رفت توی پات می گفتی اهه اهه طرف آب نمی رفتی و جيغ می زدی باد ميومد جيغ می زدی که باد مياد بريم خونه خلاصه که نه خودت توی آب رفتی نه گذاشتی ما يه دل سير آب ...
نویسنده :
مامان گیتی
15:59